منتظر نامه افشاگرانه ی مریم ایزدی باشید که چگونه در اقلیم کردستان توسط دستگاه موسوم به زانیاری تسلیم به وزارت اطلاعات رژیم ایران نموده اند.
من مریم ایزدی هستم که مثل پناهنده سیاسی در اقیلم کردستان بر سر میبردم که ناگهان در مورخ 2/6/21012 من را در حال قدم زدن در یکی از خیابانهای شهر سلیمانیه توسط دستگاه زانیاری دستگیرم کردند و بنده را به منطقه ای بنام گرده کان که دفتر نمایندگی وزارت اطلاعات آنجا قرار دارد بردند من از آنها خواستم که توضیح بدهند دلیل دستگیری بنده چیست تا این را گفتم زدن تو دهنم دهنم خونی شد چیزی نمانده بود که دناندانهایم درهم بشکنند ساکت شدم در جواب کاک خدر گفت شما جاسوس اسرائیل هستید و آیا شما این را فهمیده اید که اتحادیه میهنی کردستان با دولت جمهوری اسلامی دارای استراتژیک نظامی و امنیتی هستیم؟ من هم گفتم ای بابا من هرگز اسرائیل را با چشم خود ندیده ام خوب از کی تابحالا ما جاسوس شدیم خوب من دارم منتظر جواب یو ان هستم در جواب مامور دستگاه زانیاری بهش میگه برو گور بابای خودت و یو انت برو تو زندان وقتیکه وارد زندان شدم مریم زرگر و نشمین زارع اونجا دیدم مریم خیلی زبان باز بود گفت دوستان باند مهتدی ما را فروخت به وزارت اطلاعات اینجا از حرفهای مریم زرگر فهمیدم که دستی درکار است برای تحویل ما به وزارت اطلاعات ایران و ما تو گودال یک بازی سیاسی افتاده ایم و خروج از چنین بازی ای برای ما محال است و من با یواشگی به مریم و دوتا خانم دیگر اونجا بودند همرا با نشمین زارع گفتم دوستان بجای گریه و زاری باید تمرین کنیم که در روزهای آتی در زیر انواع شکنجه های ضد انسانی باید ناله هایمان به فلک برسد من خودم در واقع در ایران زندانی بوده ام و اگر به دام وزارت اطلاعات به افتم جانم 100% در خطر مرگ قرار خواهم گرفت و اینجا درواقع راهی است که بسوی مرگ و آینده ای ناروشن فیروزه گفت نه بابا به من گفتند تا چند روز دیگر آزاد میشین من با کومه له تماس گرفتم آنها گفتند چیزی نیست آزاد میشین وقتیکه حرف طفلکی فیروزه را شنیدم در واقع خندیدم گفتم بجان من و تو همان کومه له ای که شما بهشون مینازیت شما را فروختند حالا میبینید دور روز بعد از دستگاه زانیاری خواستیم با شماره ای که فیروزه داشت با کومه له تماس بگیریم شماره قطع شده بود و در شبکه وجود نداشت اینجا دیگر فیروزه گفت وای مهتدی آدمفروش است.
اما اینبار مامیخواهیم نامه ی که با دست خط نوشته است سکان کنیم و در زیر آنچه بصورت چاپی منتشر میشود منتشرش کنیم.
مریم ایزدی در این نامه افشا میکند که نشمین و مریم زرگر را در شهر سلیمانیه با آنها آشنا شده است که این دو دختر قبلا عضو حزب آقای عبدالله مهتدی بوده اند.
اگر اینطوری باشد آقای مهتدی با باند جلال طالبانی به توافق رسیده است که هر کسی صفوف حزبش را ترک نمود بلافاصله به دستگاه زانیاری تحویل بدهد و دستگاه زانیاری هم بعنوان جاسوس اسرائیل تحویل ایرانشان بدهد.
منتظر جزئیات این نامه بیسار مهم و حاویی خیلی از اطلاعات و مهم و دارای افشاگری خیلی کارا برای رسوا نمودند کرد فروشان.
مریم در بخش دیگری در این نامه افشاگرانه خود میگوید ملت بیاید نگاه کنید که در درون سلولهای زندان چه میگذرد در داخل زندانهای ایران نباید به هیچ عنوان هیچ نوع انتظاری داشت که به حقوق فردی و شخصی و حتا خصوصی انسان احترام بگذارند اینجا در حال بازجویی تجاوز جنسی سیگار خاموش کردن بر روی بدن و زدن آمپولهای بیهوش کنند و سپس مورد تجاوز بیرحمانه مامورین قرار گرفتن و فیلم برداری نمودن از صحنه تجاوزهای قانونی جمهوری اسلامی در داخل زندانهای ایران.
مریم در بخش دیگری در این نامه افشاگرانه خود میگوید ملت بیاید نگاه کنید که در درون سلولهای زندان چه میگذرد در داخل زندانهای ایران نباید به هیچ عنوان هیچ نوع انتظاری داشت که به حقوق فردی و شخصی و حتا خصوصی انسان احترام بگذارند اینجا در حال بازجویی تجاوز جنسی سیگار خاموش کردن بر روی بدن و زدن آمپولهای بیهوش کنند و سپس مورد تجاوز بیرحمانه مامورین قرار گرفتن و فیلم برداری نمودن از صحنه تجاوزهای قانونی جمهوری اسلامی در داخل زندانهای ایران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر